PDf رمان پای همه ی دردها مانده ام
نویسنده خانم مهسا رمضانی و خانم دل آرا دشت بهشت
ژانر عاشقانه
معرفی رمان پای همه ی دردها مانده ام :
رمان پای همه ی دردها مانده ام اثر مشترک خانم مهسا رمضانی و خانم دل آرا دشت بهشت است که به بررسی روابط خانوادگی و اثر سختگیری بیش از حد بر روی فرزند می پردازد و روایتی از رابطه عمیق یک مادر و دختر از دید فرزند را بیان کرده است.
رمان پای همه ی دردها مانده ام برداشتی از یک ماجرای واقعی، از نگاه دختری است که به اقتضای سنی که دارد، انسانهای اطرافش را توصیف میکند. از عشقش حرف میزند. بی پرده از تمام حالات روحیاش میگوید تا دید مخاطب را به مسائل حیاتی رمان باز کند.
یکی از پیام های این داستان این است که روابط بین پسرها و دخترها در جامعه لزوماً بد و مخرب نیست و لزوماً خوب هم نمیباشد و این به ظرفیت شخص بستگی دارد
مقدمه رمان پای همه ی دردها مانده ام :
نگاه بین باغ میچرخانم، چه قرارهایی که توی این باغ نگذاشته بودیم. درختهای تنومند گردوی انتهای باغ و اطراف انباری شاهد عشق کودکیمان بودند. چه حرفهای عاشقانه که از ما نشنیده بودند.
تهش اگر این باشد که خیلی تلخ است.
نهالی را با هزار امید بکاری… با عشق آبش بدهی و از نور وجودت بتابانی، دست آخر وقت ثمره دادنش که رسید، از ریشه بکنیش و بگویی تو را اشتباهی کاشتهام.
هر دو بد کردیم. پندارم… من و تو باغبانهای خوبی نبودیم.
خلاصه رمان پای همه ی دردها مانده ام :
پگاه از کودکی دلبسته پسرعموی خودش، پندار است. با وجود علاقه پندار به او، این رابطه معمولی نیست.
پگاه به لطف تربیت مادرش عقدهای و سربه زیر بار آمده و پندار از این پگاه سربه زیر بیشتر خوشش میآید. قفسی که به وسیله مادر و پندار برای پگاه ایجاد شده، بهلطف قبولی پگاه در کنکور میشکند و پگاه به آزادی دست پیدا میکند و او چون ماهی تشنه، به آب میرسد.
در محیط دانشگاه با مسائلی روبهرو میشود که سالهاست برای او تابویند و…
مقداری از متن رمان پای همه ی دردها مانده ام 1 :
ـ حالا میشه بپرسم دلیل عصبانیتت چی بود؟
موبایلم را از جیبم درآوردم و درحالیکه آن را روشن میکردم، جواب دادم:
ـ دلم نمیخواست نگرانم باشی… درواقع… احساس کردم که…
کمی احساس خجالت کردم؛ اما جملهام را ادامه دادم.
ـ داشتی پسرخاله میشدی.
ابروهایش را بالا داد.
ـ شاید تو حافظهت ضعیف باشه؛ اما من دقیقاً یادمه که وقتی جلوی در خوابگاه پیاده ات کردم، چه حالی داشتی!
لحنش آنقدر جدی بود که پاهایم را با ناراحتی زیر نیمکت بردم.
ـ به تماسام جواب نمیدادی و من خودمو مقصر میدونستم که به یه بچهی خام و بیتجربه و صدالبته بیظرفیت، اصرار کردم که بیاد دورهمی…
#نسخه_الکترونیکی_کمک_در_کاهش_تولید_کاغذ_است. #اگر_مالک_یا_ناشر_فایل_هستید، با ثبت نام در سایت محصول را به سبدکاربری خود منتقل و درآمدفروش آن را دریافت نمایید.
تعداد مشاهده: 25 مشاهده
فرمت محصول دانلودی:.pdf
فرمت فایل اصلی: .pdf
تعداد صفحات: 565
حجم محصول:3,146 کیلوبایت